• وبلاگ : از شير مرغ تا......جون آدميزاد!!
  • يادداشت : اگه جنبه ندارين....خب نخونبن!!!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام.نظر خاصي نداشتم ولي ميدونستي كه

    دهقان فداكار پير شده، چوپان دروغگو عزيز شده، شنگول و منگول گرگ شدن، كوكب حوصله مهمون رو نداره،كبرا تصميم گرفته دماغشو عمل كنه، روباه و كلاغ دستشون تو يه كاسه اس، حسنك گوسفنداش رو ول كرده تو يه شركت آبدارچي شده، آرش كمانگير معتاد شده، شيرين ، خسرو و فرهاد رو پيچونده و با دوست پسرش رفته اسكي، رستم اسبش رو فروخته يه موتور خريده و با اسفنديار ميرن كيف قاپي، واقعا چه بر سر منو تو آوردن.